رشد جنبش چپ رادیکال در ایران، مقالهای از «نیویورکتایمز»
جنبش چپ رادیکال در ایران
نازیلا فتحی
«چپگرایی رادیکال بار دیگر در میان دانشجویان و جوانان ایرانی راه یافته و دولت احمدینژاد را نگران ساخته است.»«نازیلا فتحی»، ضمن مقالهای که در نیویورکتایمز امروز به چاپ رسیده، به برخی از جنبههای این گرایش اشاره کرده است.
عکس از سایت خبری ایسنا
در اوایل ماه دسامبر (روز دانشجو) ، یک وقایعۀ کمنظیر در دانشگاه تهران رخ دارد: ۵۰۰ دانشجوی کمونیست که تصاویری از «چهگوارا» در دست داشتند به تظاهرات علیه سیاستهای احمدینژاد پرداختند. گروههای کوچکتری از دانشجویان کمونیست در شهرهای دیگر ایران نیز تجمعات مشابهای برپا کردند.
در دولت فعلی، مخالفتهای سیاسی بهویژه آنهایی که بهنوعی بهغرب متصل هستند، بهشدت سرکوب میشوند. اما چپ رادیکال با وجود ماهیت ضد مذهبی و ضد حکومتیاش تا کنون نسبتا اجازه یافته بود تا بهحضور خود ادامه دهد.
از نظر تحلیلگران این شاید به دلیل آن بود که چپگرایان، جنبش اصلاحطلبی لیبرال را مردود دانسته و غرب را نیز مورد حمله قرار میدهد.
سعید لیلاز، تحلیلگر سیاسی در تهران می گوید: «دولت از پنج سال پیش به چپگرایان اجازه فعالیت داد تا به مقابله با لیبرالهای مذهبی برخیزند. اما این کار در عمل به زیان حکومت تمام شد.»
در هفتههای گذشته رهبران جنبش کمونیستی دانشجویان دستگیر شده اند. زیرا دولت نگران رشد مظاهر و افزایش جذابیت ایدئولوژی است که عمیقا با تفکر مذهبی خودش در تضاد است.
مراد ثقفی، تحلیلگر سیاسی و سردبیر مجله گفتوگو میگوید: «عجیب نیست که چپگرایی در میان جوانان ایرانی وجود داشته باشد؛ ولی مشخصه اصلی آنها این است که چپگرایان رادیکال هستند.» وی میگوید: «آنها در برابر اصلاحطلبی، مذهب و وضعیت جاری، موضعی رادیکال دارند.»
برخی از جناح های درون حکومت نیز که مخالف دولت احمدینژاد هستند معتقدند که بیتفاوتی در برابر رشد جنبش کمونیستی دانشجویی خطرناک است.
محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین که درمعیارهای ایران، میانهرو محسوب میشود نیز اخیرا نگرانی خود را از رشد چپگرایان در دانشگاهها بروز داده است.
آنگونه که خبرگزاری ایسنا از وی نقل کرده است؛ او با مقایسه گرایشهای درون جنبش دانشجویی پیش از انقلاب 1979 گفته است: «پس از آنکه شاه از فعالیت گروههای مذهبی در دانشگاهها جلوگیری کرد، نیروهای چپ رشد یافتند و سرانجام دست به مبارزه مسلحانه علیه وی زدند.»
دانشجویان چپگرا از گفتمانی ضد امپریالیستی در برابر ایالات متحده بهره میگیرند و میگویند هیچ برنامهای برای سرنگون ساختن دولت ایران ندارند. اما دولت را یک رژیم سرمایهداری میدانند و سیاستمداران طرفدار دمکراسی که دل به اصلاحات خوش کردهاند را «بورژوا» میخوانند و محکوم میکنند.
در ماه مه، در یک نشریه چپگرا به نام «خاک»، یکی از این دانشجویان که زندانی شده بود، نوشته است: «در این جنبش چپ، ما باید برپایه نظریات مارکس، انگلس و لنین پیش برویم. مارکسیستها به سازمانهای اجتماعی و جنبش رادیکال اجتماعی نیاز دارند.»
یک زن عضو این جنبش نیز که بهطور ناشناس در وبلاگی با نام «فریاد» مینویسد، نوشته است: «اصلاحات مُرد. زندهباد انقلاب»
یکی از رهبران این جنبش که بهدلیل ترس از ردیابی توسط حکومت بهطور ناشناس سخن میگفت، تاکید کرد: «نظر ما این است که این رژیم سرمایهداری است و احمدینژاد یک فاشیست واقعی است.»
اعضای گروه بیدین هستند و فقر در ایران و سایر کشورها از جمله غرب را مورد انتقاد قرار می دهند. معتقدند هیچ کشور سوسیالیستی، الگوی آنها نیست. مخالف دانشجویان اصلاح طلب هستند و آنها را متهم به طرفداری از اصلاحات درون رژیمی میکنند که قابل اصلاح نیست.
با اینحال هنوز هیچ برنامه کاری برای تغییرات مورد نظرشان ندارند و همچون گروهی نیهیلیست به نظر میآیند.
یک دانشجوی ٢٢ ساله دانشگاه تهران که خواست ناشناس بماند و عضو گروهی بهنام «مارکسیستهای رادیکال» است؛ میگوید: «ما فکر نمیکنیم در آیندۀ نزدیک بتوانیم عملا تحولات اجتماعی را سازمان دهیم؛ ولی بهعنوان دانشجو، تصور میکنیم میتوانیم در انتقال دانشمان در باره طبقات، تضاد طبقاتی و سرمایهداری و برابری به جامعه و بهویژه به کارگران، موثر باشیم.»
شهین، ۲۱ ساله، عضو دیگر این گروه که پدرش کمونیست بود در سال ١۹۸۸ توسط حکومت اعدام شده است؛ می گوید: «خواسته فوری دانشجویان «تحصیلات رایگان، بیمه مجانی و حقوق بیشتر برای کارگران» است.»
تحلیلگرانی که با این جنبش آشنایی دارند میگویند گروههای چپ دانشجویی در اوایل دهه ۲۰۰۰ شروع به رشد کردند. یعنی در زمانی که جنبش اصلاحات شکست خورد و بسیاری از طرفدارانش نیز از آن دل شستند.
تا قرن نوزدهم، بسیاری از روشنفکران ایرانی نیز مانند بسیاری دیگر از کشورها، تحت تاثیر تفکرات مارکسیستی بودند. بسیاری از آثاری که از آن پس در ایران نوشته شده تحت تاثیرات همین تفکرات بهرشته تحریر در آمده است. با اینحال در ایران، کمونیستها هرگز بهقدرت نرسیدهاند.
آنها در پیروزی انقلاب 1979 نقش بسیار مهمی داشتند؛ اما بلافاصله توسط جمهوری اسلامی سرکوب شدند و بسیاری از رهبرانشان در سال ١۹۸۸ اعدام و بقیه نیز ناچار به تبعید شدند.
پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، مقامات به همه کتابهای مارکس اجازه نشر دادند و به گفته یک کتابفروش، اینروزها کتابهای چپگرایانه فروش بسیار خوبی در ایران دارند.
وی میگوید: «محبوبترین کتابهای روز، کتابهایی هستند که در باره کنفدراسیون دانشجویان ایرانی است.» این تشکل، مهمترین گروه اپوزیسیون فعال دانشجویی در دهههای پیش از انقلاب 1979 بود؛ و بسیاری از اعضای آن چپگرا بودند.
اکنون یکبار دیگر دولت تصمیم به سرکوب چپگرایان گرفته است. شمار بازداشتشدگان به ۴۰ نفر میرسد و همه آنها در زندان اوین نگهداری میشوند.
حداقل سه گروه مارکسیست در دانشگاههای ایران فعال است. دانشجویان میگویند: مارکسیستهای رادیکال، بیشترین هوادار را دارند. دو گروه دیگر به جنبش کارگری نزدیک است.
یک دختر عضو مارکسیستهای رادیکال میگوید: در هفت سالگی از پذیرش قانون اسلامی حجاب در مدرسه، برای پوشیدن مقنعه، سرباز زده بود؛ و همچنین: «ما به عنوان زن، در درسهای اسلامی، همیشه از اینکه در کتابهایمان نوشته بود رئیس خانواده مرد است، عصبانی میشدیم.»
رضا شریفی، ۳۴ ساله، رهبر شاخه جوانان حزب مشارکت، حزبی طرفدار اصلاحات، معتقد است برای دولت سخت بود که همزمان، هم دانشجویان کمونیست را سرکوب کند؛ و هم در پی تقویت ارتباط با رهبران چپ در سراسر جهان باشد.
وی میگوید: «وقتی بهترین دوستان دولت، هوگو چاوز و فیدل کاسترو شدند، دولت راه را برای جنبش چپ در کشور باز کرد. تمام تفکر حاکم این بود که هر کشوری که علیه آمریکا است، طرف ماست، در نتیجه همه رهبران کمونیست، بهترین دوستان جمهوری اسلامی شدند.»
نازیلا فتحی
«چپگرایی رادیکال بار دیگر در میان دانشجویان و جوانان ایرانی راه یافته و دولت احمدینژاد را نگران ساخته است.»«نازیلا فتحی»، ضمن مقالهای که در نیویورکتایمز امروز به چاپ رسیده، به برخی از جنبههای این گرایش اشاره کرده است.
عکس از سایت خبری ایسنا
در اوایل ماه دسامبر (روز دانشجو) ، یک وقایعۀ کمنظیر در دانشگاه تهران رخ دارد: ۵۰۰ دانشجوی کمونیست که تصاویری از «چهگوارا» در دست داشتند به تظاهرات علیه سیاستهای احمدینژاد پرداختند. گروههای کوچکتری از دانشجویان کمونیست در شهرهای دیگر ایران نیز تجمعات مشابهای برپا کردند.
در دولت فعلی، مخالفتهای سیاسی بهویژه آنهایی که بهنوعی بهغرب متصل هستند، بهشدت سرکوب میشوند. اما چپ رادیکال با وجود ماهیت ضد مذهبی و ضد حکومتیاش تا کنون نسبتا اجازه یافته بود تا بهحضور خود ادامه دهد.
از نظر تحلیلگران این شاید به دلیل آن بود که چپگرایان، جنبش اصلاحطلبی لیبرال را مردود دانسته و غرب را نیز مورد حمله قرار میدهد.
سعید لیلاز، تحلیلگر سیاسی در تهران می گوید: «دولت از پنج سال پیش به چپگرایان اجازه فعالیت داد تا به مقابله با لیبرالهای مذهبی برخیزند. اما این کار در عمل به زیان حکومت تمام شد.»
در هفتههای گذشته رهبران جنبش کمونیستی دانشجویان دستگیر شده اند. زیرا دولت نگران رشد مظاهر و افزایش جذابیت ایدئولوژی است که عمیقا با تفکر مذهبی خودش در تضاد است.
مراد ثقفی، تحلیلگر سیاسی و سردبیر مجله گفتوگو میگوید: «عجیب نیست که چپگرایی در میان جوانان ایرانی وجود داشته باشد؛ ولی مشخصه اصلی آنها این است که چپگرایان رادیکال هستند.» وی میگوید: «آنها در برابر اصلاحطلبی، مذهب و وضعیت جاری، موضعی رادیکال دارند.»
برخی از جناح های درون حکومت نیز که مخالف دولت احمدینژاد هستند معتقدند که بیتفاوتی در برابر رشد جنبش کمونیستی دانشجویی خطرناک است.
محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین که درمعیارهای ایران، میانهرو محسوب میشود نیز اخیرا نگرانی خود را از رشد چپگرایان در دانشگاهها بروز داده است.
آنگونه که خبرگزاری ایسنا از وی نقل کرده است؛ او با مقایسه گرایشهای درون جنبش دانشجویی پیش از انقلاب 1979 گفته است: «پس از آنکه شاه از فعالیت گروههای مذهبی در دانشگاهها جلوگیری کرد، نیروهای چپ رشد یافتند و سرانجام دست به مبارزه مسلحانه علیه وی زدند.»
دانشجویان چپگرا از گفتمانی ضد امپریالیستی در برابر ایالات متحده بهره میگیرند و میگویند هیچ برنامهای برای سرنگون ساختن دولت ایران ندارند. اما دولت را یک رژیم سرمایهداری میدانند و سیاستمداران طرفدار دمکراسی که دل به اصلاحات خوش کردهاند را «بورژوا» میخوانند و محکوم میکنند.
در ماه مه، در یک نشریه چپگرا به نام «خاک»، یکی از این دانشجویان که زندانی شده بود، نوشته است: «در این جنبش چپ، ما باید برپایه نظریات مارکس، انگلس و لنین پیش برویم. مارکسیستها به سازمانهای اجتماعی و جنبش رادیکال اجتماعی نیاز دارند.»
یک زن عضو این جنبش نیز که بهطور ناشناس در وبلاگی با نام «فریاد» مینویسد، نوشته است: «اصلاحات مُرد. زندهباد انقلاب»
یکی از رهبران این جنبش که بهدلیل ترس از ردیابی توسط حکومت بهطور ناشناس سخن میگفت، تاکید کرد: «نظر ما این است که این رژیم سرمایهداری است و احمدینژاد یک فاشیست واقعی است.»
اعضای گروه بیدین هستند و فقر در ایران و سایر کشورها از جمله غرب را مورد انتقاد قرار می دهند. معتقدند هیچ کشور سوسیالیستی، الگوی آنها نیست. مخالف دانشجویان اصلاح طلب هستند و آنها را متهم به طرفداری از اصلاحات درون رژیمی میکنند که قابل اصلاح نیست.
با اینحال هنوز هیچ برنامه کاری برای تغییرات مورد نظرشان ندارند و همچون گروهی نیهیلیست به نظر میآیند.
یک دانشجوی ٢٢ ساله دانشگاه تهران که خواست ناشناس بماند و عضو گروهی بهنام «مارکسیستهای رادیکال» است؛ میگوید: «ما فکر نمیکنیم در آیندۀ نزدیک بتوانیم عملا تحولات اجتماعی را سازمان دهیم؛ ولی بهعنوان دانشجو، تصور میکنیم میتوانیم در انتقال دانشمان در باره طبقات، تضاد طبقاتی و سرمایهداری و برابری به جامعه و بهویژه به کارگران، موثر باشیم.»
شهین، ۲۱ ساله، عضو دیگر این گروه که پدرش کمونیست بود در سال ١۹۸۸ توسط حکومت اعدام شده است؛ می گوید: «خواسته فوری دانشجویان «تحصیلات رایگان، بیمه مجانی و حقوق بیشتر برای کارگران» است.»
تحلیلگرانی که با این جنبش آشنایی دارند میگویند گروههای چپ دانشجویی در اوایل دهه ۲۰۰۰ شروع به رشد کردند. یعنی در زمانی که جنبش اصلاحات شکست خورد و بسیاری از طرفدارانش نیز از آن دل شستند.
تا قرن نوزدهم، بسیاری از روشنفکران ایرانی نیز مانند بسیاری دیگر از کشورها، تحت تاثیر تفکرات مارکسیستی بودند. بسیاری از آثاری که از آن پس در ایران نوشته شده تحت تاثیرات همین تفکرات بهرشته تحریر در آمده است. با اینحال در ایران، کمونیستها هرگز بهقدرت نرسیدهاند.
آنها در پیروزی انقلاب 1979 نقش بسیار مهمی داشتند؛ اما بلافاصله توسط جمهوری اسلامی سرکوب شدند و بسیاری از رهبرانشان در سال ١۹۸۸ اعدام و بقیه نیز ناچار به تبعید شدند.
پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، مقامات به همه کتابهای مارکس اجازه نشر دادند و به گفته یک کتابفروش، اینروزها کتابهای چپگرایانه فروش بسیار خوبی در ایران دارند.
وی میگوید: «محبوبترین کتابهای روز، کتابهایی هستند که در باره کنفدراسیون دانشجویان ایرانی است.» این تشکل، مهمترین گروه اپوزیسیون فعال دانشجویی در دهههای پیش از انقلاب 1979 بود؛ و بسیاری از اعضای آن چپگرا بودند.
اکنون یکبار دیگر دولت تصمیم به سرکوب چپگرایان گرفته است. شمار بازداشتشدگان به ۴۰ نفر میرسد و همه آنها در زندان اوین نگهداری میشوند.
حداقل سه گروه مارکسیست در دانشگاههای ایران فعال است. دانشجویان میگویند: مارکسیستهای رادیکال، بیشترین هوادار را دارند. دو گروه دیگر به جنبش کارگری نزدیک است.
یک دختر عضو مارکسیستهای رادیکال میگوید: در هفت سالگی از پذیرش قانون اسلامی حجاب در مدرسه، برای پوشیدن مقنعه، سرباز زده بود؛ و همچنین: «ما به عنوان زن، در درسهای اسلامی، همیشه از اینکه در کتابهایمان نوشته بود رئیس خانواده مرد است، عصبانی میشدیم.»
رضا شریفی، ۳۴ ساله، رهبر شاخه جوانان حزب مشارکت، حزبی طرفدار اصلاحات، معتقد است برای دولت سخت بود که همزمان، هم دانشجویان کمونیست را سرکوب کند؛ و هم در پی تقویت ارتباط با رهبران چپ در سراسر جهان باشد.
وی میگوید: «وقتی بهترین دوستان دولت، هوگو چاوز و فیدل کاسترو شدند، دولت راه را برای جنبش چپ در کشور باز کرد. تمام تفکر حاکم این بود که هر کشوری که علیه آمریکا است، طرف ماست، در نتیجه همه رهبران کمونیست، بهترین دوستان جمهوری اسلامی شدند.»
0 Yorum:
Yorum Gönder
Kaydol: Kayıt Yorumları [Atom]
<< Ana Sayfa